یه متنی رو می نویسم و دیگه میرم درس بخونم.

امروز بعد نماز صبح، حاج آقا میرزایی، در مورد انتظار برای فرج امام زمان (عج) یه مطلابی رو گفتن. گفتند ما به اندازه آب اگه تشنه امام زمان باشیم، دیگه آروم نمی شینیم.

بعد من بعد نماز ازشون پرسیدم واقعا اگه ما به وان مرحله برسیم، کلا زندگیمون مختل میشه. واقعا اگه اون احساس نیاز به امام زمان در ما شکل گبیره مثل وقتی تشنه هستیم و دنبال آب می گردیم، دیگه زندگیمون مختل میشه. چون در به در دنبال ایشون می گردیم. حاحی خیلی جواب قنشگی داد. گفت خداوند در اینجا یکی چیزی قرار داده به عنوان فرج نسبی. مثلا تو هرچقدر تشنه امام زمانت شی و دنبالش بگردی خدا یک فرجی و آرامشی رو برات می فرسته. اگه بازم تشنگی ات برطرف نشد که اصل و درستش هم اینه که بازم بی قرار باشی، باز خدا فرجی بزرگتر رو برات می فرسته.

خیلی خوب بود جوابشون. وقتی اومدم اتاق از نمازخونه، خوابیدم. بیدار که شدم نمی دونم چی شد رفتم سراغ نوشتن برنامه مراقبه. خیلی وقت بود دنبال نوشتنش بودم ولی توفیق نمی شد. خلاصه اون رو خیلی تمیز و مرتب نوشتم. نمی دونم فک می کنم این یه هدیه از طرف امام زمانه. ولی خوب به خودم برمیگرده بقیه اش. چقد بهش عمل می کنم. عمل کنم و پایبند 100 درصدی اش باشم ان شاءا. بازم شرمندمون می کنن.

خلاصه امروز 40 تا شب 23 ماه رمضون. یه چله می گیرم. اینا رو نوشتم عمل کنم.

خدا! ممنون بابت همه لطف هات. لیاقتی در من نیست ولی تو . .


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ماهی های دریای کابل! قیمت خرید فروش مربا ترشی سبزی خانگی Paige ادبیات جهان طراحی وب سایت دیتاها و آموزش های گزیده خلاصه مدیریت رفتار سازمانی برومند pdf Hosein Asadi Angela